کد مطلب:33887 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:282
دوره ی سوم خلافت عباسیان با ورود «معز الدوله احمد بن بویه» به دستگاه خلافت عباسی و دگرگون شدن قدرت عهباسیان و پیدایش یك فضای سیاسی جدید شكل گرفت.[3] با حضور و قدرت گیری دیلمیان در بغداد كار حكومت عباسی صورتی جدید از خلافت یافت و خلفا سلطنت می كردند و حكومت و اداره ی امور در اختیار آل بویه بود. خلفا جز اسمی بیش نبودند و شكلی تشریفاتی داشتند و با املاك و در آمد اختصاصی و مقرری ای كه از دولت دریافت می داشتند و با املاك و در آمد اختصاصی و مقرری ای كه از دولت دریافت می داشتند زندگی می كردند.[4]. «این طقطقی» در این باره می نویسد: «از آن پس وضع خلافت رو به دگرگونی نهاد، نه رونقی برای آن ماند و نه وزارت آل بویه بر مملكت تسلط یافتند و وزرا را ایشان تعیین می كردند، مناصب نیز به دست آنها بود و برای خلفا در ضمن سایر مخارج خود چیزی اندك و ناقابل تعیین می كردند.»[5] «مسعودی» نیز در احوال خلافت «مطیع لله» كه قریب سی سال از 334 تا 363 هجری عنوان خلیفه داشت، می نویسد: «مطیع در دست ابن بویی دیلمی بود و امر و نهیی نمی توانست بكند و در امور خلافت و وزارت كاره ای نبود و نفوذی نداشت.»[6]. در این دوران قدرت واقعی در دست آل بویه بود و عمده ی كار خلفا امضای فرمانها و برپایی تشریفات رسمی و مذهبی بود[7] و آنان بازیچه ی دست امیران آل بویه شمرده می شدند.[8] بدین ترتیب با تسلط آل بویه بر مركز خلافت و حاكمیت عملی آنان، اوضاع سیاسی- اجتماعی شیعه تغییر یافت و شیعیان پس از یك دوران طولانی سراسر حرمان، در عرصه ی اجتماعی به احیای شعائر خود برخاستند و تظاهرات كردند. در سال [صفحه 71] 351 هجری شیعیان بر درهای مساجد شعارهایی نوشتند مبنی بر لعنت معاویه و كسی كه حق فاطمه (س) و فدك را غصب كرد و كسی كه عباس را از شورا بیرون كرد و كسی كه از دفن حسن (ع) در كنار جدش رسول خدا (ص) جلوگیری كرد و كسی كه ابوذر را تبعید كرد. این كار به فرمان «معز الدوله» یا با اجازه ی او صورت گرفت. اهل سنت شبانه نوشته ها را ستردند و «معز الدوله» بر آن بود كه دوباره آنها را بنویسند ولی وزیرش «ابومحمد مهلبی» از او خواست كه این كار را نكنند و به جای آن شعارها چنین بنویسند: «لعن الله الظالمین لال رسول الله (ص).» (لعنت خدا بر ستمگران به خاندان رسول خدا) و اجازه داده شد در لعنت بر معاویه تصریح كنند و شیعیان نیز چنین كردند.[9] سال بعد «معزالدوله» مردم را به برپایی مراسم عاشورا فرمان داد و كسبه را به بستن دكانها و تعطیل كردن بازار در روز عاشورا واداشت و از خرید و فروش جلوگیری كرد و قصابان ذبح نكردند و صنف آشپز غذا نپختند و در بازار قبه هایی برپا شد و روی آنها را با پلاس سیاه به نشانه ی عزاداری پوشانیدند و دسته های زنان عزادار، نوحه كنان و بر سر و صورت زنان، در شهر به راه افتادند و برای حسین (ع) عزاداری كردند[10] و این نخستین روزی بود كه به طور رسمی در شهر برای آن حضرت نوحه خوانی و عزاداری شد و این امر تا سالها همچنان ادامه داشت.[11]. در هجدهم ذی حجه همان سال شیعیان بغداد به فرمان «معز الدوله» یادبود مراسم غدیر خم را جشن گرفتند و آن روز عید اعلام شد و با زینت بیرون آمدند و طبل و شیپور نواختند و بر دهلها كوبیدند و آتشبازی كردند و شب بازارها را باز نگاه داشتند و سحرگاهان به زیارت مقابر قریش رفتند.[12] تا پایان دولت دیلمیان مراسم سوگواری در ماه محرم ادامه داشت و شیعیان در دهه ی نخست محرم در همه ی شهرها عزاداری می كردند و این امر تا آغاز پادشاهی سلطان طغرل سلجوقی ادامه یافت.[13].
بخش عمده زندگی شریف رضی در نیمه ی دوم قرن چهارم هجری گذشته است.[1] این قرن مصادف بود با دوره ی سوم خلافت عباسیان (447 -334 ه) كه دوره ی خلافت اسمی عباسیان بود كه پس از دوره ی تثبیت قدرت و تحكیم سلطه ی ایشان و دوره ی تسلط جمود و قشریگرایی و استبدادی سخت، ظهور كرده بود.[2].
صفحه 71.